مثلا امشب اومدن خونمون از در نبومده داخل میگن لامپ راهروتون خاموش کنید رفتم لباسای بچم از ماشین دراوردم بندازم رو بند پدرشوهرم گفت برا همی چن تا تکه ماشین روشن کردی دیگه حیلی تنبل شدی دوباره یکم دیگه کولرتون خاموش کنید در و پنجره بزارید باز برای چیه 😖میخوام برا بچم تولد بگیرم میگن نمیخواد نمیفهمه که یک سالشه تازه میخوام برم شهرستان خونه حواهرم میگن نرو بچه مریض میشه 😏
بعدم کلا اسم اینا رو میزارن دلسوزی
اوه برای منو ندیدی
آره از این دخالت ها تا دلت بخواد داشتن
عصبی نمیشین ؟
می ترسم ازروزی که دلسوزی های من برای بچه م بچه ای که دارم زحمتش رومیکشم فضول ودخالت خطاب بشه😐
ولی درکت می کنم خیلی بده😃
عیب نداره به دل نگیر واقعا قصدشون دخالت و فضولی نیست احساس راحتی می‌کنند رک نظر میدند
خدا صبرت بده من یکی هیچ نگاه افق آرامش خدایا خودت کجایی؟!
من برادر شوهرم تو اتاق خابمون بود یهو رفتم تو دیدم لای کمد ک باز کرده داره نگاه میکنه😐😐😐😐
گفتم فلانی چیزی میخوای؟؟؟؟😒😒😒
گف نه ببخشید😕😠
تو مادرشوهر منو ببینی معتای واقعی فضولی و دخالت و میفهمی 😊
دقیقا مثل پدر شوهرم اون تازه تو اینکه چی بخورید چی نخورید هم حرف میزنه
اوج خشم فقط اونجایی که به شوهرت میگی و میگه از سر دلسوزی. منظور نداشته . تو بد برداشت کردی
و در اخر خودت میشی مقصر همه چی و به مرز دیونگی میرسی
همشون
همینن
مال شما فضوله مال من وحشیه
نه مستقیم میرن سر اصل مطلب و شلیطگی و دعوا و کتک و... 😐
منم که یه قطع رابطه از دستم برمیاد😁
والا پدر شوهر من اواخر ازدواجمون بهم می گفت بیا به من بگو بد برو خونه بابات😳
