2726
عنوان

بچه ها به نظرتون من با این دخترخالم چیکار کنم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 522 بازدید | 43 پست
چرا؟ 

چون ۱سریا هستن رو این موضوعات حساسن احساس میکنن حالا ک شوهر نکردن عقب افتادن... بعد ک شدهر میکنن اخلاقشون برمیگرده ب همون موقع هایی ک با دوستاشدن رابطه داشتن 

من رویایی دارم... رویایی از جنس آزادی✌️ آزادی یعنی پول ایرانم ارزش داشته باشه... آزادی یعنی شبا با خیال راحت خوابمون ببره بدون این که غصه بخوریم صبح قرار چی گرون بشه.... آزادی یعنی داروهایی که برای هموطنام حکم زندگی داره هرلحظه و هرجا بدون دغدغه مالی پیدا بشه.... اگه منظورم از آزادی، حجاب بود ک حجابمن به بابام و شوهرمم مربوط نیست بقیه که جای خودشون😊✌️❤️
واقعا پیگیر میشید ؟ من دوبار زنگ بزنم به کسی و اون زنگ نزنه یا سرد باشه کلا رابطه رو تموم شده میدون ...

از بس ساده ام همش فکر میکنم همه عین خودمن بعدم میگم دنیا دو روزه ارزش قهر نداره خودمو کوچیک میکنم فایده ای هم نداره. 

خدایا آرامشی عطا کن به خودم و همه. و باز هم شکرت

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

چون ۱سریا هستن رو این موضوعات حساسن احساس میکنن حالا ک شوهر نکردن عقب افتادن... بعد ک شدهر میکنن اخل ...

درسته شاید حق با شماست. اما جالبه مناز واج کردم تغییر ندادم رفتارم مثل قبل بودم باهاش اما اون ازم فاصله گرفت. 

خدایا آرامشی عطا کن به خودم و همه. و باز هم شکرت

ول کن بابا..کم دغدغه هس تو زندگی ک ب فکر اونی؟؟خودش ک ازدواج کرد اونوقت میفهننه نباید انتظار زیادی داشت

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
2728
از بس ساده ام همش فکر میکنم همه عین خودمن بعدم میگم دنیا دو روزه ارزش قهر نداره خودمو کوچیک میکنم فا ...

منم فکر میکردم دنیا دو روزه و ارزش نداره 

ولی یه ماجرایی باعث شد چشمم باز شه و بفهمم اگه دنیا ارزش نداره ، خودم که دارم ... حتی اگه دنیا دو ساعت هم باشه ارزش و حرمت خودمو نگه دارم 

یه وکیل - مهندسِ فمینیستِ محیط زیستیِ آچار به دست که عاشقِ حیوانات و زندگیه     #حامی_حیوانات #وگان #childfree

ادما و رابطه هاشون هیچوقت تضمین شده نیستن 

اصل زندگی الان برا شما همسر و بچه هاتونن 

بقیه در حاشیه هستن 

وقنی دختر خالتون نمیخواد مث قبل باشه دیگه چه اصراریه که باهاش باشی

شاید یه زمانی اونم بتونه با کمبوداش کنار بیاد 

یا خدا اینقد بهش بده که خوشبختی دیگران اذیتش نکنه

اونوقت ممکنه خودش بیاد

اینقد خوب باش که رفتنت بزرگترین مجازاتشون بشه

منم یه دوست خیلی صمیمی داشتم ازدواج کرد یهو عوض شد.من مجرد بودم اون متاهل حرفهاش خیلی خسته کننده بود همش درمورد شوهرش می خواست حرف بزنه و حرفهای صدمن یه غاز خانواده همسرش 

دیگه اون آدم سابق نبود. علایقش عوض شدبود حرفهاش عوض شده بود منم کنارگذاشتمش. فاجعه بار تر این بود که اصلا با من بیرون نمی اومد رفتارشوهرش هم با من یه جوری بود مشخص بود نمی خواد زنش با من بگرده اونم عین شما می گه من فکرمی کنم شوهرش یه جوریه؟ ولی تو یک ساعت که ما با هم حرف میزدیم 5 دقیقه ای یکبار زنگ میزد برگرد بیا خونه! 

بعضی ها بعد از ازدواج چنان یک شبه تغییر ماهیت میدن که برای بقیه پذیرفتنی نیست وقتی از این ذوق زدگی فاصله میگیرن دل اطافیانشون رو چنان شکستن که قابل درست شدن نیست

درسته شاید حق با شماست. اما جالبه مناز واج کردم تغییر ندادم رفتارم مثل قبل بودم باهاش اما اون ازم فا ...

من با دختر ع ام یک روح بودیم در دو جسم

من اول ازدواج کردم و ناخوداگاه رابطه مون کم شد

اونم همون سال برای کنکور میخوند

دیگه از هم دور شدیم

بعد ازدواج کرد و هر دومون بچه داریم

سال ب سال زنگ برای هم نمیزنیم

در صورتی ک قبلا مثل دوست دختر و پسرا با هم در تماس بودیم 

از بس شوری  رو از مزه برده بودیم خانواده صداشون در اومده بود نمیتونستیم راحت در تماس باشیم

تلفنهای دوساعته و...

خونه همدیگه میموندیم چند روز...خلاصه

الان ب هم برسیم یسره فک میزنیم

اما اصلا نه رفت و امدی داریم نه زنگیهر کی سرش ب زندگی و بچه هاش گرمه

تو مراسمی ..عروسییی جاییی همو ببینیم

به نظر شما هم فایده نداره؟ آخه چطور یه رابطه چندین و چند ساله به اینجا میرسه؟ هر چی هم ازش میپرسم چر ...

طفلک دچار مقایسه و کمی حسادت شده به خاطر ازدواجت و سن خودش. اگر دوسش داری، رهاش کن. دیدن تو ، ازارش میده بدون اینکه مقصر باشی، خودش هم میدونه اما با خودش کنار نمیاد متاسفانه. رهاش کن. ازدواج کنه، خوب میشه

منم فکر میکردم دنیا دو روزه و ارزش نداره  ولی یه ماجرایی باعث شد چشمم باز شه و بفهمم اگه دنیا ...

درسته با این حرفت کاملا موافقم چه حرف به جایی زدی. 

خدایا آرامشی عطا کن به خودم و همه. و باز هم شکرت
منم یه دوست خیلی صمیمی داشتم ازدواج کرد یهو عوض شد.من مجرد بودم اون متاهل حرفهاش خیلی خسته کننده بود ...

دوست عزیز من درک میکنم شما چی میگین اما آخه من اتفاقا خیلی برعکس انقدر بدم میومد از این دخترایی که تا شوهر میکنن دیگه فقط میچسبن به شوهرشون و اینطوری نبودم اون قید منو زده خیلی بی دلیل. 

خدایا آرامشی عطا کن به خودم و همه. و باز هم شکرت
اینکه رفتاراش درست نیست قبول دارم ، اما شاید واقعا همسرت یه جور خاص رفتار میکنه که دخترخالت فکر میکن ...

حتی اگه همسرمم باعث این فکر باشه من که تمایلمو نسبت بهش نشون دادم نباید اون براش مهم باشه. 

خدایا آرامشی عطا کن به خودم و همه. و باز هم شکرت
ارسال نظر شما
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز