2737
2739

من توی تایپیک قبلیم جریانمو تعریف کردم اما حالا به صورت خلاصه برای کسایی که نخوندن دوباره میگم.حقیقتش من حدود ۱ ماه پیش با یکی اشنا شدم و خیلی زود باهم صمیمی و مچ شدیم ادم بدی نیست و اخلاقامون هم بهم میخوره اما من چند روز پیش نشستم منطقی فکر کردم که اخر این رابطه قراره چی بشه؟ایا با این شرایط توی زندگیامون میتونیم باهم ازدواج کنیم یا نه؟که فهمیدم علی‌رغم اینکه واقعا بهمدیگه میخوریم اما شرایطمون طوری نیست که ازدواج کنیم...خلاصه من دیروز ازش خواستم که رابطه مون رو قطع کنیم و قراره کمتر باهم حرف بزنیم و امشب اولین شبیه که بعد این مدت باهاش حرف نزدم و خیییییلییییی دلم براش تنگ شده نمیدونم چیکار کنم توروخدا راهنمایی کنین چطور اروم شم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

عزیزم ی چند وقت دیگه به حال الانت میخندی

اگه واقعا بهم نمیرسید و الکی وقت تلف کردنه ازش بگذر 

عمرت انقدر دراز نیست که بخوای حتی یک ثانیش رو برای کسی که قراره هیچ نقشی تو زندگیت نداشته باشه تلف کنی

برای سلامتی دوقلوهام دعا کنید
2738
اگه هدفت اینه که کات کنی بایدتحمل کنی

منطقیش اینه که باهاش کات کنم چون اگه ادامه بدم میترسم در اینده خیلی خیلی بیشتر وابسته شم ولی واااااااقعا دلم براش تنگ شده میدونم اگه بهش پیام بدم جوابمو میده و مشکلی نداره ولی قرارمون این شده کمتر حرف بزنیم نمیخوام خودمو ضعیف نشون بدم

اگه مطمئنی ب ازدواج ختم نمیشخ امشب تموم کنی بهتر از فرداست. الکی عمرتو هدر نده . به خاطر با اون بودن موقعیتهای زیادی رو از دست خواهی داد

الو سلام ببخشید منزل خداست؟ منم همون مزاحمی که اتفاقا آشناست*هزاربار دلم گرفته این شماره رو*ولی چرا هنوز پشت خط در انتظار یک صداست*شماکه گفتی واجبه جواب سلام هرکسی*چی شد به مارسیدبازحساب بنده هاجداست*اجازه میدی که برات یه کم دردودل کنم*آخه شنیدم که فقط اسم تو مرهم وشفاست*حتی اگه چیزی نگی کلی دلم سبک میشه*چون میدونه که میشنوی وقتی تو این حال و هواست*الو دوباره قطع و وصل سیم ها شروع شده*خرابی از دل منه یا شاید از این سیم هاست*الو منو ببخش اگه بازم مزاحمت شدم*دوباره زنگ میزنم تا خدا خداست
صبر باید بکنی .گریه و ناراحتی و .... تا یه مدت باهات هست. ولی زمان همه چیزو درست میکنه . 

میدونم ولی خیلی سخته برام میدونم اگه شرایط یکم بهتر بود میتونستیم واقعا باهم خوب باشیمو بمونیم ولی خب....نمیدونم چرا دلم اروم نمیگیره

اگه مطمئنی ب ازدواج ختم نمیشخ امشب تموم کنی بهتر از فرداست. الکی عمرتو هدر نده . به خاطر با اون بودن ...

بله تقریبا مطمئنم برای همین خواستم تمومش کنیم ولی الان دیگه عقلم نمیتونه ارومم کنه دلم خیلی گرفته

عزیزم ی چند وقت دیگه به حال الانت میخندی اگه واقعا بهم نمیرسید و الکی وقت تلف کردنه ازش بگذر  ...

بله عقلمم همینو میگه ولی شدیدا دلم براش تنگ شده...بدیش اینه که میدونم اگه بهش پیام بدم با مهربونی‌ جواب میده و اینا ولی نمیخوام خودمو ضعیف نشون بدم...کاش دلم اروم میگرفت

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687