سلام!!!
دیروز صبح شوهرم گفت ظهر قرمه سبزی درست کن منم گفتم اگ شد باشه!!!منم با دوتا بچه کوچیک یکسال نیمه و سه ماهه وقت نکردم ظهر ماکارونی درست کردم وقتی اومد خونه پرسید چی درست کردی گفتم ماکا برای اولین بار تو زندگیمون یدفه گف اوه من نمیخورم و دوست ندارم گفتم قرمه سبزی بپز و ....منم گفتم وقت نکردم کلفتت ک نیستم هم بچه هاتو نگه دارم هم غذا بپزم برات همین هم ک پختم لطف کردم بهت اونم گفت میرم میگم مامانم درس کنه وقتی داشت میرفت گفتم ب مامانت بگو بهت شیر هم بده بچه ننه اونم رفت پ بعد یک رب اومد گفتم چیشد خوردی؟گفت روم نشد بگم بعد رفت لباسشو عوض کنه منم سفره انداختم ب دخترم غذاشو دادم خودمم خوردم بقیشو گذاشتم یخچال بهش نگفتم بیا ناهار بخور...بعد دیشب عروسی دوستش بود ک من با خانومش خیلی صمیمی ام!شوهرم گف تو نیا بعد زنگ زد ب دوست دیگش ک بگه بدون خانومامون بریم من داغ کردم بلند داد زدم منم میام از طرف خودت حرف نزن😁اونم ک گوشی قطع کرد اومد با پاش اروم زد ب رونم گف چرا داد زدی گفتم چون حرف اضاف میزنی از دیروزم باهاش قهرم😫😫😫🤦🏼♀️😫کارم بچگونه بود بنظرتون؟؟؟