2726
عنوان

اتفاق وحشتناک امروز من😣+ اسکرین

311744 بازدید | 1021 پست

لطفا صبور باشید اول بگم امروز دچار چ مصیبتی شدم بعد اسکرین شاتا رو میزارم. امروز بعد از سه روز که خونه پدرشوهرم عروسی بودیم اومدیم خونه. تو ماشین بچم خوابش میومد ولی نخوابید و یکم غر زد. حول و حوش ساعت۲بود. این یکی دوروز عروسی خواهرشوهرم بود. خلاصه من به محض اینکه اومدم سریع وسایلمو ریختم تو اتاق خواب و حوله برداشتم با لباسای نی نی سه ماهه ام تا برم حمام و بیام یکم بخابم. به شوهرم هم گفتم وقتی زنگ رو زدم نی نی رو بیاره تا حمامش کنم. شوهرم گفت من خیلی خستم یکم میخام بخابم بعد برم(قرار بود بره خونه خواهرش یسری وسیله ببره و بعدش هم بره خونه پدریش تا شب تمیزکاری عروسی رو بکنن). گفتم باشه اول بچه رو بیار بده بهم بعد بخاب. رفتم حمام غافل از اینکه چی قراره پیش بیاد برام..

وزن قبلی -> ۷۵ وزن بعدی -> ۷۰ وزن فعلی -> ۶۷ هدف ->۶۰   من میتونمممممم😍😍


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
وحشتناک از چه نظر اگه ترسناکه من برم؟؟؟؟میترسم‌اخه 

😂😂😂😂😂

تو کوچه ماهم یکروز عروسی میشه  حالا می بینی چی میشه.  ولی اینروزا مهم بود بدونی کی میمونه پیشت 🥰😍
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز