بیاین در مورد سیاست مادرشوهر و خواهر شوهرم نظر بدین ببینم چیه

مدیر استارتر

عضویت: 1396/12/26

تعداد پست: 5367

نمیخوام بدی بگم ولی یه خورده اهل دعوا هستن خواهر شوهر و مادر شوهرم یعنی تا یه چیزی بشه سریع شمشیر از رو میبندن میان جلو دهنشونو باز میکنن چشاشونو میبندن ...

حالا جالبی اینها اینه ک هر بهونه کوچیکی از من داشته باشن سریع میرن پشت سرم ب شوهرم بدیمو میگن و ب قول معروف چغولیمو میکنن ...

ولی من اصلا و اصلا تا حالا ب روشون نیاوردم ک چرا میخواید آتیش ب پا کنید تو زندگیم و این حرفا ... اصلا کار بهشون ندارم هرچی پشت سرم میگن من باهاشون هم دهن نمیشم ... درضمن اونا یه کشور دیگه هستن و از راه دور اینجوری میکنن وای ک اگر نزدیک بودن خداشاهده کاری میکردن طلاق بگیرم و... چون خیلی نسازن مادر شوهرم ۲ بار شوهر کرده طلاق گرفته و کلا از اخلاق زن بودن فقط عشوه ها و خوش‌گذرونیاشو داره همین...

ولی

چیز مهمی ک میخوام بگم اینه که تا الان نشده بخواد بیاد رو در رو به من حرفی بزنه و دعوا کنه

حالا پشت سرم تا تونسته منو شسته گداشته کنار ولی جلو روم برام وویس میفرسته قربون صدقه م میره ...

بنظرتون ایشون ک اصلا اهل سیاست و اینا نیست فورا دعوا میکنه با من یکی چرا اینطوریه ؟؟

خواهشا اگر بعضیا خواستین منو قضاوت کنید اول سوال کنید شاید ابهامات رفع بشه و دل همو الکی نشکنیم عزیزان . ممنون

💖خدایا شکرت ک سلامت بهم رسوندیش💖 لطفا بچه بعدیمم سالم و سلامت بهم برسون💖 لطفا برای سلامتی و عاقبت بخیری بچه‌هام خودم و بقیه عزیزام صلوات بفرستید ممنونم😘🙏🏻اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖 خدایا هر کی نی نی دلش میخواد یه سالم و صالح و خوشگلش بهش بده الهی آمین💖اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖

1398/05/30

18:49

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

رها___شرقی

عضویت: 1397/01/10

تعداد پست: 8719

توو. دنیا احمق زیاده....

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد... وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌

1398/05/30

18:50

0 نفر لایک کرده اند ...

نگاه_79

عضویت: 1398/05/26

تعداد پست: 7312

داستان عروسا و مادر شوهرا

شدع مثه داستانه ایران و آمریکا

تمومی ندارع لامذهب

1398/05/30

18:51

5 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.