فقط زن بابام خیلی چرکه😷😷😷 کف اشپزخونه ش پر اشغال و مو
موهاش بلنده دلش نمیاد ی شونه کنه همیشه همون جور پر کرکه
میشینه همون جا تو آشپزخونه پیاز رنده میکنه من عوقم میگیره
ی بارم دخترم داشت بازی میکرد ی دفعه دیدم داره عوق میزنه دیدم مو خورده بود بچم😷😷😷 فرداش بابام جاروبرقی کشید