پس فردا دیگه عروسی دخترشه
تا دیروز هممممش غر میزد هیشکی نمیاد خونهم ، هیچکس سراغمونونمیگیره ، هیشکی نمیگه کاری،چیزی نداری .... و....
از دیروز ک خونشون شلوغ شده و مهمون میاد ، بدش میاد و غر میزنه ک همش باید غذا درست کنم،پذیرایی کنم و...
الان خانواده منم میخوام بیان ، مغذبم ، ک شاید خوششون نیاد نمیتونستمم بگم مامان نیا...