کاش بمیرم دیگهخسته شدم از دست این وسواس فکری خصوصا روی پسرم از وقتی دنیا اومده به همچیش گیر میدم هی روش عیب میزارم نمیدونم این ایرادهایی که میگیرم چیزای طبیعی تو بچه هاست یا واقعا بچم ایراد داره دکترم از ترسم نمیتونم ببرم
بر من که کنی نظر ،لبم متبسم می شود جانم/من آن کاج همیشه پابرجا ،بوقت تکیه کردن هام!/می شوم انگبین یاقوتی، بوقت جوع تو جانا!/تشنه گر شوی هربار، من جام شراب خواهم بود!/زمستان حس نمی کنی سرما باوجودگرمیه عشق پر افسونم/تابستان چو پَر قو بر تنت نازک یاکه اطلس حریری نرم/مست بوی یاس ورُز من خواهی بود/هردم درآغوش من جانا.../تو شاه من باش ومن الماس تاج💞 تو 💞،قصرت قلب من خواهد بود قلمرو تو باشد تن وجانم#بداهه
اگر دقیق بگم چه ایرادی میگین حتما ببرش دکتر مطمعنم ولی نمیتونم ببرم دکتر من میمیرم اگه چیزیش باشه ترجیح میدم نفهمم وقتی هم زوری فهمیدم خودم و بکشم راحت شم
امروز برده بودمش پارک میخواست بگه بازی هاش کجاست حس کردم موقع گفتن کمی صداش میلرزه و چونش میلرزه و دستاش و میبره سمت شونش نمیدونم بعدشم که حرف میزد به جونش دقت نیکردم خس میکردم هنوز یکم میلرزه نمیدونم واقعی بود یا توهم
ای بابا چرا انقد نگرانی خب چرا بچه رو نمیبری ی دکتر چکاپ کنه عزیزم خیالت راحت میشه که چیزی نیس
فرزند خوبم😇 امروز برایت اینگونه دعا کردم!خدایا!بجز خودت به دیگری واگذارش نکن!تویی پروردگار او!پس قرار ده بی نیازی در نفسش،یقین در دلش،اخلاص در کردارش.روشنی در دیده اش💫،بصیرت در قلبش💖،وروزی در زندگیش !امین❤