سلام دوستان،
من و همسرم خدا رو شکر زندگی خوبی داریم و همسرم آدم متشخصیه. مشکل من با خواهر مجردشه که رفتاراش برام قابل تحمل نیست. ما ایران نیستیم و الان خواهرش تشویق شده که بیاد اینجا. واقعا برام قابل تحمل نیست که حتی توی یک کشور باشیم.
۳۴ سالشه اما واقعا درکی از زندگی نداره، رفتارهای کودکانه داره. وقتی توی ایران با هم میریم بیرون، مثل بچه ها تلاش میکنه کنار شوهرم بشینه یا خودشو میندازه وسط ما. خیلی هم پر ادعا و از خودراضیه.
همسر من آدمیه که خیلی احساس مسئولیت داره در قبال خواهرش و مطمئنم اگه بیاد اینجا دیگه باید زمان و انرژی همسرم صرف اون بشه.
حالا چند روز پیش همه این حرف ها و ناراحتی ها رو به همسرم گفتم، رک و راست. بحث کردیم. بهم گفت نباید اینجوری فکر کنی و... همش میگه باید مدیریتش کنی، من که نمیتونم بهش بگم نیاد.
بچه ها دعا کنین این ازدواج کنه بره سر زندگیش و دست از سر ما برداره.
چند روزه دارم دیوونه میشم...