پسره چه اوا خواهره
بابا خونوادش مارو میشناسن ، یعنی خواهره پسره با خواهره من ۱۰ ساله دوست صمیمی هستن ، خواهرش منو دیده تو عروسی و بعدشم چندبار باهم‌چت کردیم و اینااا
اما از این حرفا مشخصه که زیاد رضایت نداره مامانش
هرچند خواهرش نشون داده که دوسم داره
اما پس چرا مامانش اینطوری میگه؟
پسره پشیمون شده. پرو هم هست ولش کنا خودتو بدبخت نکن
ب مادرت بگو بهشون زنگ بزنه بگه دختر بنده نمیخاد دیگ این وصلت سر بگیره اگر برای مهمانی میخاید بیاید قدمتون سر چشم اگر برای دخترمون میاید نیاید
اگه واقعا به نظرت ادم خوبیه و قابل گذشته جوابشون و نده و بگو کنسله تا ببینی عکس العملش چیه و سعی میکنن دلتو به دست بیارن یا نه.اگه اره که یه فرصت دیگه بهشون بده ولی زود عقد نکنین تا شناخت کامل.اگه نه هم که شانس آوردی به نظرم!
مامانش اینارو به پسره میگ ک دست ازسرت برداره بهش بگو اگ منومیخوای باید تاالان سناخته باشی اول خودت بسناس بعد باعقلت وشناختت حرفایی ک میخوان درموردمن بزننو باعقلت بسنج
مادرشم بیاد میخواد بگ خوب نبودک نگیره پایه پسرش
خب احتمالا راضی نیست . نمیدونم والا وقتی خواهرش با خواهرت دوسته مگه میشه تورو نشناسن و این حرفارو باور کنن؟ مگه اینکه حرفارو از خودشون دراوردن که پسرشون رو منصرف کنن . نمیدونم باز خودت بشین فکر کن ببین دلیلش چیه
اخه تو مهمونی زنونه اصلا حرفی زده نمیشه که فقط واسه اشنایی هستش
بعد مهمونی زنونه به فاصله ۲/۳ روز اقایون میان
وقتی خونوادش راضی نیستن منم نمیخوام بیشتر از این جدی بشه که جلو خونواده خودم ضایع بشم
به هرحال مهمه برام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
