2726
عنوان

خاطرات ترسناک و واقعی خانواده من

| مشاهده متن کامل بحث + 5908 بازدید | 67 پست

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

جن دارید خونتون😥😥😥

نمیدونم واقعا  بعضی وقتها پیش میاد برام

کاش دستان خدا پیدا بود. تا در آن وقت که بی حوصله و تنهایی ؛ و دلت از غم دنیا دریاست ، بزنی تکیه به آن؛  و بخندی به همه رنج جهان 📿
پس سریع بنویس

خاطره ترسناک اصن وجودع نداره همش زاییده ذهن ماست

من چند شب پیش نصف شب بود داشتم چت میکردم لامپا همه خاموش هی صدای خش خش میومد از بیرون یکم ترسیدم لامپو گرفتم سمت در یهو دیدم دری ک بسته بود خود ب خود باز شد یعنی اشکم در اومد از ترس

فرداش فهمیدم ب خاطر باد کولر بود در باز شد الکی ترسیدم

2728

من میدونم بعدش میترسم پس نخونده میرم بای

خاطره زایمانم بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی است..
تا حالا که ترسناک نبود 😉

بیشترشبیه اتفاقای فیلم ترسناک ایرانیه

میگم که کاشکی شاه بودم ...شاه توقصه هابودم....به فکرچاره ای واسه تموم آدما بود...روپشت بوم خونه ها تموموگل می کاشتم...خونه ی فقیر ودارا ناودون طلا میزاشتم...                    فقیراروپول میدادم ....زندونیاروآزاد...هرچی کویرخشکه خودم می کردم آباد...میگم که کاشکی شاه بودم شاه توقصه هابودم...به فکرچاره ای واسه تموم آدمابودم...هرکس به دین وکیش خود...سرگرم قوم وخویش خود...هرکس بااعتقادش...منطق وعدل ودادش...یه گلخونه...یه مِی خونه...سرتموم گذرا...واسه ی تموم عاشقا...واسه ی همه رهگذرا...💖💖💖💞💞💞
خاطره ترسناک اصن وجودع نداره همش زاییده ذهن ماست من چند شب پیش نصف شب بود داشتم چت میکردم لامپا همه ...

من اگه مطمئن نبودم تخیل نیس هرگز تایپیک نمیذاشتم گلم

کاش دستان خدا پیدا بود. تا در آن وقت که بی حوصله و تنهایی ؛ و دلت از غم دنیا دریاست ، بزنی تکیه به آن؛  و بخندی به همه رنج جهان 📿
خاطره ترسناک اصن وجودع نداره همش زاییده ذهن ماست من چند شب پیش نصف شب بود داشتم چت میکردم لامپا همه ...

خب برای ما پیش نیومده برای خیلی ها پیش اومده یه عالمه آدم با هم که دروغ نمیگن. این چیزا هست دنیا خیلی پیچیده تر از اونی هست که ما میبینم و همه چیز هم دیدنی و حس کردنی نیست

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز