خاطره ترسناک اصن وجودع نداره همش زاییده ذهن ماست
من چند شب پیش نصف شب بود داشتم چت میکردم لامپا همه خاموش هی صدای خش خش میومد از بیرون یکم ترسیدم لامپو گرفتم سمت در یهو دیدم دری ک بسته بود خود ب خود باز شد یعنی اشکم در اومد از ترس
فرداش فهمیدم ب خاطر باد کولر بود در باز شد الکی ترسیدم