2737
2734
عنوان

پیچوندن مهمونی

199 بازدید | 5 پست

اقا من برای دیروزم برنامه داشتیم با همسرم که چند تا کار انجام بدیم بعد یک دوستی تماس گرفت که بریم شهربازی حالا ما هم برنامه های خودمون داشتیم و ایشون هم اصرار پشت اصرار که نه باید. بیایید وبرنامه هاتون موکول کنید به بعد😐 و بعدش شب هم باید. بیایید خونمون خلاصه رفتیم شهربازی بعدش من حالم بد شد سردرد و حالت تهوع زنگ زدیم گفتیم شرمنده ما نمی تونیم بیاییم اقا اصرار پشت اصرار که نه باید بیایی کیسه پلاستیکی با خودت بیار بیا بشین فقط . ولی واقعا علت ابن همه اصرار نمی فهمم بنظرم خودخواهی هست که ادم یکی رو تو. منگنه بگذاره بخاطر اینکه روز خودش ازاده برنامه های بقیه براش کمترین اهمیت نداشته باشن 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم اون اصرار کنه نمیاد دستتو بگیره به زور ببرتت. 

مودبانه بگو برنامه داریم و نمیتونیم بیام یه وقت دیگه

بعدم حرف و عوض کن یا اگه پشت تلفن بودی بگو ممنون از دعوتت و فلان من الان کار دارم و خداحافظی کن

اول راحتی خودت 

She is everything I ever wanted.... 
2728
عزیزم اون اصرار کنه نمیاد دستتو بگیره به زور ببرتت.  مودبانه بگو برنامه داریم و نمیتونیم بیام ...

ببین باورت نمیشه گفتم چندین بار گفتم ضمن اینکه ما برنامه واسه شهربازی نداشتیم و نمی خواستمم براش هزینه کنم حتی گفتم من الان ترجیحم اینه هزینه هامو مدیریت کنم و میخوام برم کنسرت همسرمم اصلا اهل شهربازی نیست ولی چون بچه خودشون تنها بود و خودشم می ترسید باهاش سوار. بشه گفت ما هم بریم حالا مهم نیستا به ما هم خوش گذشت ولی واقعا من باشم هیچ وقت به کسی اصرار نمی کنم موذب بشه و به اصرار من بیاد حالش بد بشه احساس بدی میگیرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز