مامان_دختران_بهاری مدیر استارتر عضویت: 1395/03/04 تعداد پست: 3315 عنوان رفتم عروسی..لباسم عین لباس خواهر شوهرم بود.. 2968 بازدید | 93 پست اصلا باورم نمیشد..رنگ مدل..اونم البته باورش نمیشد..کاملا اتفاقی..چون همو نمیبینیم کلا..نگم چه حس عجیبی...دلم میخواست فقط تموم شه زودتر.. محتاط باشیم، در "سرزنش" و "قضاوت کردن" دیگران،وقتی، نه از "دیروز او" خبر داریم نه از فردای خودمان 1398/05/28 | 00:26 6 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
11san عضویت: 1397/02/17 تعداد پست: 1613 چه عجیب و چه بد بدترین نوع دعوا با کسیه که سرعت تایپش از تو بیشتره میشوره میذارتت کنار.....اما تو تازه نوشتی احترام خودتو نگه دار
بانو_فریماه عضویت: 1398/04/18 تعداد پست: 1921 واییی چ بد 🙁 بیاین مهمه اون لحظه ک داری جارو نپتون میکشی،یهو وارونه میشه و همه محتویاتش میریزه رو فرش 😢 اون لحظه هزاران بار تقدیم تو باد 😁
مامان_دختران_بهاری مدیر استارتر عضویت: 1395/03/04 تعداد پست: 3315 هی دودل بودم تاپیک بزنم یا نه...اگه اون هم عصو باشه..میشناسم🙈🙈🙈 محتاط باشیم، در "سرزنش" و "قضاوت کردن" دیگران،وقتی، نه از "دیروز او" خبر داریم نه از فردای خودمان
Ariates27550 عضویت: 1390/01/08 تعداد پست: 15139 جالب بوده سخت نگیر لباس تو تن هر کس یه جلوه ای داره «بیایید به قفسه کتابخانه دخیل ببندیم؛ دوستانی صمیمی پیدا می شوند که حاجات ما را برآورده کنند.»
سمانهههه عضویت: 1398/02/02 تعداد پست: 4115 وااای خیلی حس بدیه من کاربر قدیمی هستم بسته بودم دوباره اومدم
مسیحا97 عضویت: 1397/06/30 تعداد پست: 9507 من بودم رگمو با دره ماست موسیر میزدم همونجا الان شوهر آینده م داره به دوس دخترش میگه همیشه برا همیم...به همین فکر باش عنتر خانوم