تورو خدا راهنماییم کنید دارم روانی میشم...پارتنرم ادم عصبی ایه،البته اگه باب میلش رفتار کنی مهربون ترینه اما خدا نکنه حرفی بزنی یا کاری کنی که خلاف خواسته هاش باشه دیگه هیچ...همیشه که نمیشه حرف حرف اونا باشه... برم سر اصل مطلب...الان یه مدته با یکی از دوستای قدیمیش که متاهله ارتباط برقرار کرده ، من اصلا از اون آدم خوشم نمیاد خونواده این که بیش از حد اوپن مایندن!!تولدشون دعوتمون کرده بودن،زنش ب قدری مس_ت بود که همش تو بغل مردای دیگه بود،لباسش طوری بود که نمیپوشید سنگین تر بود...سیگاری بود زنش ، مش_روبم همی جا کنارشونه...من چون خودم اهل این چیزا نیستم واسه همین اصلا ازشون خوشم نیومد...نمیگم خیلی خشکما اصلا... راحتم اما واسه شخصیتم ارزش قائلم و میدونم هرچیزی و هر رفتاری رو کجا انجام بدم...الان یه مدته به پارتنرم میگم بریم شمال میگه نمیشه ماشینم خرابه،اله...بله...دیشب برامون مهمون اومد از شهرستان و تا تعطیلات هستن پیشمون!!!امروز زنگ زدهمیگه با دوستم و خانومش میخوایم بریم شمال تو هم بیا....داشتم رواااااانی میشدم،اول واسه اینکه ماشینش واسه اینا خراب نیست!!!دوم واسه اینکه میدونه ما مهمون داریم و من نمیتونم بیاد!!!همش داره منو احمق فرض میکنه!!!درضمن هر موقع ب من میرسه و من میخوام باهم باشبم میگه اولویت کارمه، نمیتونم پولو ول کنم!چطور الان که با اینا میخوای بری کار مهم نیست!!!از همه بدتر اینکه این زنه ایکبیری هم هست باهاشون!!!!تو یه مرد مجرد میخوای بری چیکار...حرفم بزنم بهش برمیخوره...جای اینکه من ازش طلبکار باشم اون طلب داره!!!نمیدونم چیکاااار کنم چه عمس العملی نشون بدم!!!اون زنه خیلی شغال و لونده،شوهرشم که بی غیرت!!!
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
پدرم رفت و شهر خالی شد😔😔خدایا امانتی که سپرده بودی روزجمعه تاریخ۱۳۹۹/۰۷/۹ساعا ۱۳:۲۵به خودت سپردم،نگهدارش باش ، طلب مغفرت و امرزش دارم براش،خدای مهربونم یادت باشه اون مهربانترین و خوش قلب ترین پدر دنیا بود😔😔غریب و تنها به خواست خودت پابه دنیا گذاشت بدون مادر و برادر وپدر و با خواست خودت بردی،هر کس دوست داشت برا پدرم دختری یا خواهری کنه صلوات و فاتحه بفرسته اللهم صل علی محمدا و ال محمدا
من الان نفهمیدم شما مجردی، میخوای با دوست پسرت بری شمال، اوکی تا اینجاش برای منم مسئله ای نیست ولی وقتی خودت انقدر اپن مایندی دیگه چطوری سیگار و نشروب زن شوهردار مردم برات مهمه؟؟ مگر اینکه خودت واقعا پی به زیبایی و لوندی این خانوم برده باشی و وقتی با خودت مقایسه نیکنی ببینی خیلی بهتره بنابراین حسادت میکنی. در هر حال اگر نگرانی بیخیتل مهمونا بشو و باهاشون برو
خودتونم انگاری یکی از همونایید و بیخودی خودتونو از بقیشون جدا نکنید وقتی به قول خودتون دوستتون با اونا دوسته و صمیمیه معلومه شخصیتش چجوریه بیخودم اما اگر نیارین و وقتی تو همچنین جایی حضور پیدا میکنین به عنوان مهمونی و بعد میگی من اصلا خوشم نیومد....معلوم هست با خودتون چی فکر میکنین...کسیو انتخاب میکنین که با خواسته هاتون در تضاده و ادعا میکنین اینجور افرادو دوس ندارین...