کلاسمون طبقع دوم بود پنحره داشت رو ب حیاط زنگ تفریح یود بعدزنگ کلاس خورد منم تو کلاس بودم وقتی زنگ کلاسو میزدن دیگه در سالن میبستن اینایی ک دیر میرسیدن اسمشون رد میشد
منم پشت پنجره بودم بیرونو نگاه میکردم یکی از بچه ها داشت میدویید منم از خودم صداهای ناهنجار درمیوردم میگفتم بدو بدو بدو😆 بعد یکی از پشت هی میزد رو شونم منم هی هولش میدادم میگفتم ولم کن خر ولم کنم ..سگ 😁 یهو همه عکس العمل نشون دادن برگشتم دیدم معاونه😱😱😱😵😵😃😃😃😃
فقط خندید سر تکون داد رف ولی من آب شدم