سربچه داغون شدم ازته دل فهمیدم خدا ولم کرده وکاری به دعا وسختیهام نداره ته تهای دلم یچیزی شکست دوساله خوب نشده
قصه ی بی وفایی از خدا ب دوره...
یه داستانی بود
میگفت خدا یکی و میخواست بفرسته جهنم اخرای راه بنده بر میگرده خدارو نگاه میکنه ..
خدا میگه دست نگه دارید !! این هنوز به من امید داره
بفرستینش بهشت ...
همیشه تو نا امیدیام این میاد تو ذهنم
مشخصه که اره... ولی پس از سختی اسایش هست
اره که شده ولی خدا به دادم رسیده خیلی ممنونشم شما هم ناامید نشو در ناامیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است
اره این روزا ناامیدترین لحظه های زندگیمه
امشب خیلی ناراحتم بود برای اینکه بچه ندارم ..خداروشکر الان نمازمو خوندم آروم.ناامید نه ولی دلشکسته
.انشالله خدا شفاء بده
مگه بچه نداری؟؟
من تا حدی ناامید بودم که وصیت کردم و بعدش قصد داشتم گازو باز بذارم و خودم و پسرمو بکشم😰 چون خودم که مرده متحرک بودم
دوست نداشتم پسرم بی مادر بزرگ شه
گفتم هردو بمیریم بهتره.. هعییی.. هنوزم مشکلم حل نشد ولی خب حالم یه کم بهتره
عزیزم خواهش میکنم هرگز و هرگز به خودکشی فکر نکن یکی از گناهان کبیره ست..راجعبه عمر پسرتم حتی خودکشی میکردی حق نداشتی تصمیم بگیری عزیزم ..ایشون یه انسان و حق زندگی داره..الان من از نوزادی پدر نداشتم خودمم مردم؟!
از خدا میخوام مشکلت هرچی هست رفع شه و سلامت کنارهم باشید دیگه به این چیزا فکرنکن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
