منم تا یک سالگی بچه اولم همینجوری بود.همش تو گلوش میپرید یکیو میخورد اون یکی سر میرفت.جرات نداشتم دو ساعت برم بازار لباسم از شیر خیس میشد چون پیاده روی شیرمو زیادتر میکرد تا همون موقمع که از شیر گرفتمش همیجور بود اونقدر از شیر دادن تنفر پیدا کردم که اصلا دوست ندارم بچه دومم رو شیر بدم همش شیر خشک میدم شیر خودم هم کم شده در حد خشک شدن