من یه داداش کوچیک تر دارم خوراکی هاش رو همیشه زیر کلبه اش قایم میکرد یه روز من تو خونه بودم اون مدرسه بود خیلی گشنم شده بود رفتم کلبه اش رو گشتم یه دونه از این کیکا که تو حالت کاسه پلاستیکیه قاشق داره و پیدا کردم اقا اینو خوردم یادم افتاد الان بیاد خونه گریه میکنه خلاصه گذاشتم تو بسته بندیش چسب زدم بعد آومد باز کرد بخوره دید داخل کاسه خالیه با پودر کیک داخلش بهش گفتم اینا شانسیه بعضی هاش رو خود اقاهه میخوره تا همین چندسال پیش هر وقت مامانم میخواست از اینا براش بخره مقاومت میکرد میترسید باز پوچ دربیاد 😅😅
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.