سلام دوستان خواهش میکنم بدون قضاوت فقط یه کمکم کنین یه تصمیم درست بگیرم رابطمو‌نجات بدم من حدود هشت ماهه با یکی درارتباطم رابطه خیلی خوبی داشتیم خیلی پسر خوبیه از همه لحاظ هوای منو داشت تا اینکه من یه خریت کردم من قبل اینکه با امیر دوست شم عاشق پسری به اسم معین بودم دوماه که از رابطه من و‌امیر میگذشت معین بهم پیام داد منو معین همکار بودیم منم باهاش ارتباطم صمیمی ترشد ولی دوست نشدیم گاهی تعریفشو پیش امیر میکردم اخه امیرم دورادور میشناختش تااینکه معین زن گرفت منم به امیر گفتم حدس بزن کی زن گرفته و بهشم گفتم که برامون شیرینی اورده بهش تبریک گفتم با ناراحتی کفته بابا زن چه ولمان بکن شش ماهه طلاقش میدم و اصلا خوشحال نیست و فلان بعد امیر شروع کرد به چک گوشی من رسید به دوتا اسکرین شات منم پای ابرو کسی وسط بود که قسم خورده بودم نشون هیچکس ندم نذاشتم بخونه اونم اصرار نکرد ولی از فردا سرد شد و سرد و سردتر اخرشم بهم گفت فک کردی من نمیدونم تو‌معین و‌دوست داری،؟منم منکر شدم چون واقعا من امیر و‌دوست داشتم ولی کلی براش توضیح دادم هم راحع به اسکرین شات ها هم راحع به معین ولی بهم میگه تو بچه ای خسته شدم از بحث کردن باهات چون بهم فقط دروغ میگی‌و کلا گفت بس کن ادامه نده داری بیشتر اذیتم میکنی و هرچی بعدش پی ام دادم باز میکرد جوابمو نمیداد از اون طرف درکیر کار دادگاه خواهرشم هست روحیه خوبی نداره بامنم قهر کرده توروخدا کمکم کنین که چجوری اعتمادشو‌جلب کنم و رابطم و‌نجات بدم توروخدا کمکم کنین خواهش میکنم
