واقعا نمیدونم چرا همش گرفتاریم
من و مادرم تنها زندگی میکنیم هر دو شاغل بودیم
تو همین ماه هر دو بیکار شدیم خیلی عجیب بود
صاحبخونه زنگ زده میگه خونه رو میخوام پسرم خودکشی کرده و میخوام خونه رو رهن بدم پسرمو بفرستم خارج از کشور
ماشینمون ک دوماه پیش تعمیرش کردیم امروز گیربکس آورد پایین
اصلا انگار داره میباره !
قبلش هم کلی گرفتاری دیگه داشتیم... دیگه رومون نمیشه برای کسی تعریف کنیم
واقعا شماهم همینید؟ همینقدر گرفتار؟
من دیگه خسته شدم احساس میکنم توانایی کشیدن اینهمه سختی رو ندارم