مثل غم انگیزززززززز ترین فیلما...
ولی خوش به حالت
من بابام وقتی از دنیا رفت من پنج روز بود تو بستر مرگ افتاده بودم صدامم در نمیومد
حتی بعد ازینکه مرد تا یک روز به من نگفتن از ترس اینکه منم بمیرم
من خیلی دلتنگشم
لحظات مرگش خوابشو میدیدم داست نگران نگاهم میکرد
همون لحظات همسرم اومد بالا سرم گفت از نگاهت فکر کردم الان میگی بابام مرده
ولی صدا نداشتم که حرف بزنم