2726

سلام این تاپیکم فقط برای درد و دله 

بیاین درد و دلامو گوش بدین😔😭

بابام جوون تر بود بنا بود

بنایی هم یه شغل فصلیه یه موقع کار داری یه موقع نه

یه موقع جیبت پره یه موقع خالی

بابام خیلی دست و دلباز بود

اصلا خسیس نبود 

وقتی داشت تا میتونست برامون خرج میکرد ، 

وقتی این جمله رو میخونم یاد پدرم میفتم : 

به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدم ولی از زبانش هرگز نشنیدم 

این جمله رو انگار ساختن واسه پدر من

حتی یکبار به ما نگفت ندارم نمیتونم

حتی اگه نداشت میخندید میگفت صب کن بابا، یه پولی از یکی طلب دارم بهم دادن چشم 

چهار تا دختر بودیم من دختر بزرگه ام 

من که بزرگ تر بودم خب درکم از بقیه بیشتر بود 

میفهمیدم بابای من هر چی پول داشته باشه تو جیبشه جز پول تو جیبش هیچوقت پول دیگه ای نداشت

صبحا که میخواستم برم مدرسه قبل از اینکه بگم پول بده اول یواشکی جیبش رو نگاه میکردم

اگر نداشت بدون اینکه پول بخوام میرفتم مدرسه 

ساعت ۹ میدونست زنگ تفریحه، پنج دیقه قبل با ساندویچ و آبمیوه در مدرسمون بود ساندویچم رو میداد دست سرایدار مدرسه و میرفت 

میدونستم رفته قرض کرده که من تو مدرسه مبادا گرسنه بمونم 😔😭

الهی فداش بشم

یا گاهی وقتا که هیچی پول نداشت قبل ما بیدار میشد میدیدم یه چن تا نون بزرگ واسمون لقمه نون پنیر گرفته و گذاشته تو نایلون واسمون، الهی قربون اون لقمه های کج و کوله اش بشم


ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

وقتی من عقد کردم بابای زحمتکشم دیسک کمر گرفت

مجبور بود استراحت کنه

چقدر سختی کشیدیم اون موقع ها ولی بابام زیاد استراحت نموند

داییم از رو حساب بانکیش براش یه وام گرفت بابام یه پراید دست دوم خرید شروع کرد مسافر کشی

ولی دیگه ما دختراش بزرگ بودیم منم که عقد بودم جهاز میخواستیم پول مسافر کشی کافی نبود

بابام در کنار مسافر بری از گچین یا درگهان جنس مغازه دار ها رو میاورد و بهش کرایه میدادن

موقع عروسی من یه کم از جهازم رو نقد و بقیش رو قرض خرید

گذشت تا یه بار که داشت با چند جین بار پوشاک میومد مامورا جلوش رو گرفتن ماشین و بار رو گرفتن با جریمه

بابام با ضمانت سند خونه یه وام گرفت تا جریمه رو بده ماشین رو آزاد کنه و بدهکاری های جهاز منو بده

دیگه هم جنس نیاورد آخه تو جریان تحریما و اینا مامورا سخت گیر تر شده بودن

بابام نتونست وام رو پرداخت کنه و الان بانک میخواد خونه اش رو مصادره کنه😔

عزیزم الهی سایش مستدام باشه.... من ک از داشتن بابا محروم بودم نمیدونم بابا داشتن چه لذتی داره

مادربودن حس عجیب و غریبی است💜. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.❤️👶🤱اااااارررری اینگونه است مادربودن... 😍من فقط عاشق اینم ک عمری از خدا بگیرم اینقدر زنده بمونم تا ب جای تو بمیررررم.. 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز