یه خانوم متاهل با یه آقای متاهل باهم خونه خانوم باهم رابطه داشتم چی شده شوهره بدون اطلاع رفته خونه مرد غریبه هول کرده با زیر شلواری رکابی از پنجری طبقه اول از ارتفاع چهار پنج متری پریده پایین پاس شکست و طوری که با آمبولانس آمدن بردن و شوهرم رفته چندتا لگد بهش زده و زنه هم فرار رفته خونه خواهرش
حالا اینا هیچی اتفاق عجیب اینه من امروز دیدم شوهره انگار نه انگار تو مغازش نشسته پدرزنش هم تو مغازه باخنده داره باهم صحبت میکنند
شوهرم میگه آدم معتاد خروس باز همین میشه مثل سیب زمینی بیرگ شبا که همش داره میره خروسبازی و قمار روزم که تریاک کشیده چرت میکنه زنش خراب میشه دیگه .... من جا اون بودم اول زنمو بعد خودمو بلکه پرت میکردم پایین از این سر شکستگی اون انگار نه انگار نشسته داره ماست و دوغ میفروشه
ولی برای من خیلی عجیب بود تو یه محله سنتی که همه همو میشناسن چقدر این دختره دریده و بیخیال بود که جرات کرده مرد غریبه بیاره تو خونه