استارتر خدا خیلی هواتو داشته که بچه نداشتی و دست شوهرت رو شد فرار کن از این زندگی .ببین ساده نشی ها فقط برو مردی که به ناموس خودش چشم داشته باشه تا تهش همینه بدترم میشه.درمورد خواهرت بنده خدا من حق میدم ترسیده باشه بگه خب اون فکر نمیکرده شوهرت هیزی کنه .منم با دامادمون از بچگی بزرگ شدم مثل بابامه یعنی دستمو بگیره یهو عمرا فکر کنم داره هیزبازی دزمیاره ولی دوسه بار با نیت اینکارو کنه دیگه معلوم‌میشه .خواهرت فقط تونستع نیاد خونت بنده خدا.بازم دمش گرم بهت گفته وراهو برات روشن کرده.
استارتر حتما حتما جداشو.خصوصا اگه مشکل مالی نداری
استارتر من نمیدونم چ تصمیمی بگیری واسه زندگیت ک انشالله بهترین راه رو خدا جلوی پات بزاره ولی من حدود دوساله شوهر خواهر شوهرم بهم پیام میده از درون داغونم نه روم میشه به خواهر شوهرم بگم نه اصلا میشه حرفی بزنم میدونم همه برمیگردن مثل حرفایی که الان کاربرا راجبه خواهرتون زدن راجبه منم میزنن اون دوتا بچه هم داره دلم برا زندگیش میسوزه تنها کاری ک ازم برمیاد اینه ک اصلا جوابشو نمیدم ولی تو جمع ناچارن تحملش میکنم تمام تلاشم اینه که باهاش هم کلام نسم ولی انگار حریص تر میشه خواهرتو درک کن نخواسته زندگیتو بپاشه خدا کمکت کنه
اولاش خواهر شوهرم مریض بود رفته بود واسه عمل پیام داد پسرش تب داره چند سی سی دارو بدم و این سوالا منم جوابشو میدادم تازهخودم یکی دوبار احوال گرفتم ببینم تبش بهتر شده چون طفلک مامانش نبود بعد ا ن دیدم هی پیام عاشقانه و اهنگ میفرسته حس بدی بهم دست داد ی بار رک بهش گفتم لطفا دیگه بهم پیام‌ندید خوشم نمیاد ابراز علاقه کردبلاکش کردممرتب با چندین شماره بهم اس ام اس میده و التماس ک جواب بده برات میمیرم منم محل سگ بهش ندادم هیچ نوع جوابی بهش نمیدم میبینمش هم انگار نه انگار فقط سلام خداحافظ ولی ولکن نیست بخدا همش استرس دارم
آره اونم گفت یکی دوبار اول فکر کرده رو حساب غیرت و برادری دستشو تو تاریکی شب گرفته تو کوچه وقتی داشته میرسوندتش خونه
پیاده میرفتن ساعت یک شب از خونه ما
چون فاصله خونه من با مامانمینا سه چهار تا کوچه هست
ولی بعد از اون حرفا و دست دادن ها فهمیده که نیتش بد بوده
بخدا انقدر دلم براش میسوزه با اینکه خیلی اذیتم کرده ولی هیچ انسانی مستحق خیانتنیست خیلی هم شوهرشو دوست داره یکی دوباری هم میگفت خدارو شکر شوهرامون چشم و دل پاکن یعنی دلم خون شد براش ولی نمیشد چیزی بگم گفتم ول کن با این حس زندگی کنه
عزیزدلم . چندتا نفس عمیق بکش و آروم باش....۰۰۰ تو بهترینا لایقته مطمن باش... حتما طلاق بگیر با سرمایه ای ک داری خیلی راحت میتونی برا خودت زندگی‌کنی .
اون اصلا لایق تو نبوده.... خدا نخاسته ک بیشتر از این‌حیف شی.... آروم باش‌گلم.... این طلاق شروع استقلال و خوشبختیه توه. مطمن به خودت باش و رو پای خودت وایسا . احتیاج ب هیچیش نداری امیدوارم خدا هدایتش کنه....
ولی تو رانندگی یادبگیر دوستای جدید و خوب پیدا کن و مستقل شو. آدمای جالبتری میان تو زندگیت همچنین که الان باتجربه تر و پخته تر هم هستی.... اما ماجرای خیانت همسرت رو برا هیچکسی تعریف نکن...
