نه علاقه ندارم
ی رمان ترجمه شده بود راجب یه خانومه که خودش نویسنده بوده وراجب خیانت نبود موضوع کلیش...داشتم کتابو میخوندم وقتی شوهرم اومد کتابو گزاشتم کنار ور داشت و شانسی باز کرد و یهو بد ترین تیکه کتاب ک راجب خیانت مرده به زنش بود و دید و همون لحظه کتاب پرت شد سطل آشغال
من 18سالمه مجردم دلیل عضو شدنم تو این سایت یادم نیس
ولی....
از وقتی اومدم اینجا بیشتر دارم پی میبرم که ازدواج واجب نیس
اولا میگفتم یه روزی میرسه عروس میشم لباس عروس میپوشم با عشقم خوش میگذرونم اما الان دیگه مثل اونموقه نیستم نسبتا سرد و بی میل شدم راجع به ازدواج حتی من یکیو دوسش دارم که هر دیقه خودمو باهاش تو خونه خودمون تصور میکردم ولی حالا که من دارم سرد میشم اون یواش یواش داره شرایطش واسه ازدواج فراهم میشه
همیشه همین بوده وقتی دوست داری یه اتفاقی زودتر بیوفته نمیفته ولی وقتی بی میل شدی یواش یواش زندگی اونجوری میشه که قبلا دوس داشتی
باهات خیلی موافقم استاتر👏👏👏👏👏👏👏
نه تنها درمورد ازدواج درخیلی موارد اینطوریه
به حدی بد میگن فحاشی میکنن که کاملا مشخصه برنامه‌ریزی شده دارن عمل میکنن، هم درمورد مذهب، هم اسم، هم جامعه، هم کشور، هم همسر و بنیاد خانواده
ادمو یاد اون موفرفری اسمشو نبر میندازن...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
