2726

من خودم ی رژ صورتی داشتم اونو هم ب عنوان سایه میزدم هم رژ هم رژگونه 😐😐😐 بعد باهاش میرفتم مهمونی انقد نابود بودم 😣😣😣

جلوی موهامو کوتاه کرده بودم فرق باز میکردم ی عالمه ژل میزدم میدادم بالایی بعد فک میکردم الان دیگه خیلی شاخم 😣😣😣😐😐😐 انگار شتر لیس زده بود

تا ی مهمون میومد خونمون ک پسر داشت فک میکردم پسره الان عاشق منه 😐😐 ی عشوه خرکیایی میومدم ک یارو فرار میکرد 

دوچرخه سواری ک میکردم ی لباس دکمه دار میپوشیدم زیرش ی تیشرت بعد دکمه هامو باز میذاشتم باد میزد لباسم باز میشد 😐حس میکردم سکس‌ی‌ شدم روی موجای مکزیکوام 😐😐😐 مثه این سوپر استارا ک موهاشونو تو باد باز میذارن 😐😣

تا ی پسر میدیدم گوشیو میگرفت دم گوشم الکی صحبت میکردم فک کنه دوس پسر دارم 😐


اگه خوب تا کردی ، نشد !! مچاله کن ......


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

هارلی تاپیکشو زده بود خیلی خوب بود

❤️👰🏻🤵🏻❤️💃📢آهاااای پسر عمو جان بیا خانومتو وردار ببر🕺⬇️ 🍃جز عشق جهان نکته ی ارزنده ندارد🍃                                مادرم همیشه می‌گفت اگر میخواهی قلبت بیرون از بدنت بتپد بچه دار شو❤️⁦👨‍👩‍👧⁩❤️                                                                                   ⁦خدایا پسرمو خودت برام نگهدار عاشقشم نا امیدم نکن🙏💞

من همیشه روسری سرم بود و جوری گره میزدم که کبود میشدم ‌ بعد دامن کوتاه میپوشیدم. انگار پا ربطی به حجاب نداشت. همش فکر میکردم دخترایی که صورت تپل دارن خیلی خوشگلن. صورت منم لاغرررر... همش صورتم رو باد میکردم که تپل به نظر بیام و فکر میکردم هیچکی نمیفهمه. نگم براتون که بعد مهمونی ها چه دردی میگرفت صورتم از بس باد کرده بودم...

جز عشق که اسباب سرافرازی بود هر چه دیدم و‌شنیدم همه اش بازی بود
من همیشه روسری سرم بود و جوری گره میزدم که کبود میشدم ‌ بعد دامن کوتاه میپوشیدم. انگار پا ربطی ...

تو خیلی تباه بودی😆😅

عشق آن باشد که حیرانت کند بی نیاز از دین و ایمانت کند... مولانا
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730