توروستام عاشق وخواستگار معلم بوده
اینجام امیرحسین رستمی فهمید گف بجای برادرش نقش بازی کن اونم خوشش اومد برادرشم (اصل بابای متین) کلیه هاشم مریض وقتی دید گفتن برادرت ازناراحتی رف معلوم نیس کجاس اینام برااینکه نفهمن پدر متین گم شده به متین گفتن بیاد خونتون نقش بابات بازی کنه خانم جانم(مادره مادری متین) مبخواست برادامادش زن بگیره بابای متینم قبول نمیکرد این اورد متین این فهمید اززنه هم خوشش اومد گرف بیچاره معلم هم نمیدونم