من وقتی شنیدمش گوله گوله اشک از چشمام میومد پایین.
مخصوصا اونحاش ک میگفت نسترن رو میشناسی؟اون دختر همسایه میخواستم عروست شه اما بعد از اتش بس😔😔😔😔😔
یاد داییم افتادم تو دهه ۶۰ اعدامش کردن بی گناهه بی گناه...
وقتی کشتنش عاشق ی دختری بود ب اسم مهتاب
میخواستن برن خواستگاری.😔😔😔