من سال ۸۷ عقد کردم و اوایل خوب بوذ شش سال ترامادول میخورد تا شش غروب خواب بوذ بعذ خونه خریذیم من همه پولمو بهش داذم با خانوادم قهزه همه رو فاسد و بی ارزش میدونه اصلا خونه مادرم نمیاد هر وقت میگم رابطه میگه خستم همش میگه ب زور تحملت میکنم منم زذم ب سیم اخر امشب ب مادرم زنگ زدم و گفتم خسته شدم