اعصابم خیلی خورده شوهرم بددهن شده عادت کرده هرر دقیقه هم اسم خانوادمو میاره میگه مامانت اوسگوله بابات فلانه ابجیت اینجوریه داداشت اونجوریه! خانواده خودشو ندیده همشون انگار کم دارن مشکل روانی دارن! ابراز علاقه که نمیکنه به جهنم ولی بگو چرا بددهنی میکنی هر جور رفتار میکنم ادم نمیشه منم حرصمو سر بچه خالی میکنم دست خودم نیست الان بچمم پیشم نمیاد احساس میکنم شوهرم کیف میکنه من اعصابم خورده همش تو فکر جدا شدنم چون یه نکته ی مثبت نداره دلم خوش باشه بهش ولی نمیتونمم جدا شم چون بابام پشتم نیست خانوادشم هارن! بچه ام بودم ازدواج کردم تو گل گیر کردم خودشو قشنگ از چشمم انداخته هیچ حسی بهش ندارم! 😔😔😔😔