بچها مادربزرگم فوتت کرد من نببودم پیشش
نتونستم چندوقت ک مریض بود ببینمش
امروز مراسم خاکسپاریش رفتم
کفنشو زدم کنار ی دل سیر نگاهش کردم و عذرخواهی کردم ک نیومدم پیشششش
بعد... روی ماهشو از پیشونیش بوسیدم...
ک ی زنه گف نبوس نمیاد ب خوابت
ولی ننیدونم چرا دوست داشتم ببوسمش
هی نگم براتون ی صلوات براش بدید چهرش جلو چشممممه
خدایا
میگم بدنیس ببوسی..؟؟عذاب وجدان گرفتم
بعد مراسم اکمدم غسل کردممما