منو ول كرده با يك لشكر مهمون كه فاميلاش بودن رفته باغ عياشي از ديشب الان اومده انگار طلبكاره
فكر كرد من الان از غصه دارم سكته ميكنم ديد مهمون ها رفتن خونه هم تميز منم حمام رفته ارايش كرده يه ظرف ميوه جلوم نشستم پاي تلوزيون تازه بعد از ظهر دخترمم پارك بردم داشت سكته ميكرد اخه شوهر من خيلي خيلي حسود و بد دل و شكاك هستش الكي گير داد به اينكه چرا ماشين رو برداشتي رفتي بيرون قهر كرد رفت خوابيد ديد طاقت نمياره دوباره بلند شد با رفيقاش رفت بيرون
منم نشستم با شماها حرف ميزنممممم
انقدر حرص خوردم توي اين زندگي خسته شدم خودم رو زدم به بي خيالي خيلي هم حال ميده تازه خوشحالم كه حالش گرفته شد توقع داشت من الان عين كلفت ها نشسته باشم با موهاي چرب گريه كنم بگم چرا منو تنها گذاشتي اي دلم خنك شد حرص خورد اي دلم خنك شد
از حرص من دو هفته پيش رفته دماغ عمل كرده اخه اين ادم عقل داره؟؟؟؟؟ عين بچه ها ميمونه