سلام خوبین دوستان.بااینکه شوهرم خیلی مرد خوبیه ها.فکر میکردم نسبت به بارداریم خیییلی ذوق کنه.ولی خیلی عادی و حتی بد رفتار میکنه.احساس میکنم بهم بی محل شده.سرچیزای کوچیک دعوامون میشه.فکرمیکردم ذوق کنه بره مثلا یه لباسی برای بچه یا یه چیز کوچیک بخره ولی اصلاااا.خیلی ناراحتم.همش میگم کاش باردار نمیشدم
لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله.خدایا کمکم کن نمیدونم چی قراره سرم بیاد.خودت گفتی نا امید نباشم از رحمتت پس امیدوارم. مسیر خیلی سختی رو در پیش دارم.یا زینب.دلم گرم است ،می دانمخدای من ، خدایی خوب می داندو می داند که سائل را نباید دست خالی راند.دو سال بعد:دوستهای خوبم خدا جواب سختی های من رو به بهترین شکل داد. از رحمت خدا نا امید نشید.