من30سالم بود ازدواج کردم اونم 30
خاستگاری سنتی بود و دوست نبودیم
خودش و خانوادش از خداشون بود من زنش بشم
امروز تو دعوا گفت تو ترشیده بودی
بیا اونوقت میگه سنت بالا میره خدا بهترینو واست درنظر گرفته 😐
دیگه تو دعوا که حلوا خیرات نمیکنن
بگو آره نیست که تو ۲۰سالت بوده منو انداختن بهت پیرمرد
یکم سنت زیاد بود خب
ولی حقم نداشته بگع
بعدم تو دعوا حلوا خیرات نمیکنن خانوممی
عصبانی بوده یه چیزی گفته
بگو اگه من ترشیده بودم تو فسیل بودی بشین ی گوشه از خودت خجالت بکش دعوت نامه ک برات نفرستادم بیای منو بگیری
بگو نه که تو‌پیره پسر نبودی تو هم۳۰ سالت بوده ها😡
بگو توم پیر پسر بودی
عزیزم ناراحت نباش کلا مردا میخان بگن ما لطف کردیم گرفتیمتون من ۱۸ سالمه شوهرم ۳۰ سالشه ولی همیشه یجور رفتار میکنه انگار من اومدم گفتم توروخدا منو بگیر.یبارم میگف من نمیگرفتم کی میگرفتت🤣🤣
باید میگفتی آره من ترشیده بودم
تو هم لیاقتت بیشتر از دختر ترشیده نبود با اون قیافت
وگرنه نمیومدی منو بگیری
توام بگو پیر پسر بودی😐😐😐😐
اتفاقا خیلیم سنت خوب بوده.حالا خوبه خودشم هم سنته.حرفای تو دعوا رو اصلا جدی نگیر.هرچند بعضی حرفا واقعا دل آدمو میشکنه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
