اگر همچین شوهری داشتید چی میکردید

ز اول زندگی با شوهرم بدبختی کشیدم

از روز عروسی که خورد مست کرد و زننده ترین رفتارا رو با زنا و دخترای فامیلش داشت و عروسی مو کوفت کرد

بعد منو اورد کشور خودش همش با رفیقاش تو دیسکو و ...‌ من همیشه تنها بودم روز و شب با رفیقاش .چهارساله ما۶ی یه بار به زور با من و بچه هاش بیرون میره 

همش خرج رفیقاش میکنه و میگه دارم اعتبار واسه خودم جمع میکنم 

اینجا وقتی بچه میاری دولت هم پول میده واسش وسایل بخری هم هر ماه تا بچه بزرگ شه خرج بزرگ کردنش و میده به مادر

همه رو شوهرم گرفت و واسه بچه هام وسایل کهنه و دست دوم خرید کالسکه 

تخت بچه رو هم از کسی که تو رستورانش کار میکرد کهنه ی اونو گرفت 

حقوق خودم و پولی که به بچه هام میدن همه رو این چهار سال خودش میگیره 

میخوامم حرف بزنم میگه بابات عروسی نگرفت جاهاز نداد خرج راه و اومدنت و نداد 

همیشه چشش به هیکل خانوما و ناخونا و مژه هی کاشته شده شونه ولی این چهار سال اینجا بودم یک بار پول نداده برم آرایشگاه 

میگفت برو به مامانم یا زنداییم بگو بند بندازن منم حوصله ی فیس فیس کردناشونو و گفتن اینکه خودتم میتونی جلو اینه بندازی نداشتم صورتم و ژیلت زدم موهاش شد دو برابر 

موهام و خودم تو خونه رنگ میکنم 

اولش ماهی دویست تا خرجی ازش میگرفتم واسه خودم و خونه که کل ایل و طایفش مادر و مادر بزرگ بسیج شدن که بگن چه خبرههههه دو نفر آدم با یه بچه کوچیک دویست یورو 

همش انقدر بهم حس عذاب وجدان القا کردن آخرش پارسال که با دووتادبچه گفتم ماهی چهارصد و پنجاه تا کمترین پول و گفتم که نگه ولخرج و زیاده خواهی 

ولی واقعا واسه خوب خوردن و گشتن پولی نیس 

الانم میگه خودت گفتی حرفی که خودت زدی 

ولی نمیفهمه۲ تحت چه فشاری بودم که گفتم 

الان درست شده دیگه مشروب نمیخوره دیسکو نمی ره همینو عقده کرده 

میگه من دیگه هییییییچ قدمی برنمیدارم تو باید جوری باشی هر چی بگم بگی چشم بگم‌بمیر بمیری

بارها بهم گفته برو بچه هام بردار برو نمیخوامت 

بارها گفته گ..و...ه دختر عمم و فامیلم و نخور من رو خر اونا هم تعصب دارم 

شما بودین با این مرد خسیس و بد دهن که کتک هم میزنه بارها با کمربند کبود کرده چی میکردین

مردی که نهدمحبتی ازش میبینم محبتش فقط واسه یه ساعت قبل رابطس که زمینه رو واسه اون هموار کنه بعد پشتش و کنهدبحوابه یا بره تلوزیون ببینه

همیشه تو جمع ها تنها بودم یا بغل عمه هاش دراز میکشید یا با دختر عمه ش می نشست شوخی میکرد قلیان میکشد یا با زندایی ش میرفت سیگار میکشید 

اینا همه عقده شده تو دلم حتی نمیتونم نگاش کنم 

کسی هم ندارم پشتم باشه جدا شم

این وضع هم نمیتونم تحمل کنم