پارسال سر مشکلات همسر که سر یک عصبانیت آنی خانواده هامون در جریان قرار گرفتن پدر همسرم به من گفت اگر به شوهرت بگی چشم اونم به دلت راه میاد مردا عاشق چشم گفتنن اگه زندگیتو دوست داری و میخوای ادامه بدی بگو چشم اگر نه که هیچی به طلاق میرسید منم گفتم چشم بابا اگر مشکلات من و همسر با چشم من حل میشه میگم. الان بعد از یک سال جز سواستفاده خانواده شوهر و بدعادت شدن و قلدرتر شدن همسرم چیزی عایدم نشده. وسوسه شدم برم بهش بگم حالا اگه شما دوست دارید زندگی ما ادامه پیدا کنه باید به پسرت یاد بدی که به من بگه چشم من به این نتیجه رسیدم که زنهای دو نسل قبل من این تیپی بودن الان تو این دوره زمونه که همه مردها به دهن زناشون نگاه میکنن چرا من باید عذاب بکشم؟