2726
عنوان

درد دل

64 بازدید | 4 پست

سلام

خواب میدیدم زن های سیاه پوشی که صورتشونم پوشیده بود.عزاداری میکردن همه گریه میکردن

صدایی انگار روضه میخوند..روضه ی حضرت ابولفضل..من هم گریه میکردم و از ته دل صدا میزدم یا زینب...یا ابالفضل.. 

از خواب که بیدار شدم حال خوشی داشتم! با خودم گفتم آخیش چه کیفی داد! تو بیداری که نه وقتشو دارم و نه حال اینچنینی سراغم میاد..آخیش..چه حالی بود..



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خوش به حال دلت  ان شاالله حاجتت روابشه


من حاجت خاصی ندارم..فقط این روزا واسه پیدا شدن کار برای شوهرم و پیدا کردن خونه خیلی تلاش میکنم و میگردم ...یعنی حاجتمو از آقا بخوام؟

میگم تو خوابم چند روز پیش هم میدیدم تو امامزاده ای هستم....ما تو محله ای هستیم که یه امامزاده توش هست و نصبش به حضرت ابوالفضل میرسه.چند ماهی میشه نتونستم برم امامزاده

....

2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730