بچه ها در راستای تاپیک قبلیم...
میخوام بگم شوهرم به مادرشوهرم زنگبزنه بگه دو شنبه تهران باش میخوام واسه خانومم عیدی ببرم..
اینسری میخوام جلوش وایستم..بس تفاوت نباشم...حالش جا بیاد.
تو همه مناسبتای ما میزاره میره شمال...و اهمیت نمیده.انگار نه انگار...منم همیشه میخندم و سکوت...انگار مهم نیس.ولی توی خودم خیلی ناراحت میشم.اخه عجیبیش اینه ی هفته قبلش زنگ میزنه مناسبتارو بهم یاد اوری میکنه...بعدش روز مناسبت میزاره میره...