2733
2734

ما خونمون تو یه شهر دیگه است.خانواده خودم و شوهرم شهر دیگه.فاصله ۵ساعت ونیم،شوهرم دوست داره یک هفته درمیان و بعضاًهرهفته بریم شهرستان.کل تعطیلات رو ما اونجاییم.

صبحی بعدنماز بهم میگه آماده شو بریم جمعه بعدازظهر برمیگردیم.اونوقع دوباره یکشنبه شب بریم که برای عید قربان اونجا باشیم.جمعه اش برگردیم.

بهش میگم مگه ما خودمون برای خودمون زندگی نداریم.میگه نه حوصله اینجا رو ندارم همش باهم دعوا داریم و...

خیلی. ازش ناراحتم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خب برو دیگه بدت میاد از مسافرت؟؟پدرومادرخودتم اونجان؟؟

مسافرت چیه خواهر من.

وقتی میریم اونجا شوهرم میره خونه خودشون منم خونه بابام اینا.فقط شب واسه خواب میرم پیش شوهرم.

شوهرم که کلا قهره خونه بابام اینا نمیاد

2728
مسافرت چیه خواهر من. وقتی میریم اونجا شوهرم میره خونه خودشون منم خونه بابام اینا.فقط شب واسه خواب م ...

چجوری روشون میشه عین بچه ها قهر کنن

تو چرا میری تو هم ادای قهر رو دربیار نرو😝

عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀
2738
خب سه شنبه و چهارشنبه رو میخواد مرخصی بگیره. شنبه و یکشنبه رو نشد مرخصی بگیره.

زورگو هم هست؟

بگو من نمیخوام برم.‌اونجا هم‌که برم کنار تو نیستم اگه کار داری خودت برو فردا هم برگرد.‌من نه توانشو دارم نه حوصلشو میمونم خونه

عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀

تازه اینجا هیچ جا من رو نمیبره بگردیم.

کل کاری که واسم میکنه رابطه جنسی باکراه اونم فقط به خواسته من.خودش میگه حوصله ندارم،تو هروقت خواستی بگو.

اخه من خیلی گرمم شوهرم سرد

من کملا استارتر رو درک میکنم. شخصیتا متفاوته بعضی دوس دارن کلا در گردش و رفت آمد باشن بعضی دوس دارن یه نظامی تو زندگیشون باشه از زیادی مهمونی رفتن و اینبر اونبر رفتن خوششون نمیاد و حس میکنن زندگیشونو بی نظم میکنه.من خودم دقیقا مورد دومم و خواهر نقطه مقابل من ینی بند نمیشه یجا  

من و شوهرمم متفاوتیم اما خب یه خورده اون اومد به سمت من یخوردم من رفتم سمت اون به یه تعادلی رسیدیم

خدایا از رحمتت نا امید نیستم
خب سه شنبه و چهارشنبه رو میخواد مرخصی بگیره. شنبه و یکشنبه رو نشد مرخصی بگیره.

خب دیگه الان نرید . تا همون هفته بعد برید یه باره .


منم اصلا خوشم نمیاد زود زود بریم . اونجا خسته میشم . بعد متنفرم از چمدون بستن و باز کردن .

ما تا محرم نمیریم

 دنیا اگه عدالت داشت ... مرد هم بکارت داشت ...       
زورگو هم هست؟ بگو من نمیخوام برم.‌اونجا هم‌که برم کنار تو نیستم اگه کار داری خودت برو فردا هم برگرد ...

قبول نمیکنه حقیقتش همش به من شک داره.میگه میخوای اینجا بمونی با کی قرار داری.

خستم کرده

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730