جشن عقد نگرفتیم که مثلا عروسی بگیریم.الان که موقع عروسی شده خبری از عروسی هم نیست....چقدر احساس بدی دارم.البته قرار بود ۱ سال تو عقد بمونیم تا شوهرم بتونه عروسی بگیره ولی انقدر مامانم اذیتم کرد ک گفتم عروسی نمی خام ۳ ماه بریم؟ خونه خودمون.از مامانم متنفرم...
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
عروس شدن از بچگی ارزوی همه دختراست این لذتو از خودت نگیر
افراد سمی شما را دیوانه میکنند. آنها مهارت دارند، که شما را آزار دهند! تنها رمز این است، که سر حرف خود بمانید و وقتی فردی قصد عبور از مرز شما را دارد ، بر خط قرمز های خود پافشاری کنید.
آدم ها فکر میکنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می کنند،شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر میکنند میتوانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص! اما حقیقت ندارد... اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم،اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،اگر آدم ساختن بودیم،از همین جای زندگیمان به بعد را می ساختیم!
عقد محضر بود بعدشم رفتیم رستوران موزیک زنده اینا داشت .. عروسیم از اول قرار گذاشتیم نگیریم خودم خیلی مایل نیستم یه مشت فامیل بیان بخورن پشت سرمونم حرف بزنن ارز ندارن این همه پول آدم خرج کنه براشون ...مخصوصا تو این اوضا که یه قرون پولم ارزش داره برامون .. گفتم سفر میریم یه لباس میپوشم میرم آتلیه عکس مینذدازم