من امروز پسرم رو برده بودم برای سنجش تحصیلی کلاس اول
حدودا هفت تا مادر بودیم که منتظر بودیم تو مرکز،
یه پسربچه بانمک خیلی خجالتی هم با مادرش اومده بود که من از اول بخاطر محجوب بودنش حواسم بهش بود
وقتی رفتن داخل اتاق سلامت بعد معاینه مشخص شد سر پسربچه شپش داره و مادرش رو راهنمایی کردن که چیکار باید بکنه
بعدم که رفت برا سنجش بینایی مشخص شد چشماش هم ضعیف شده یه کم
حسابی هم خجالتی بود و بزور جواب میداد، البته مادرش هم انگار یکم معذب بود و کم سن و سال هم بود البته
دندون پوسیده هم داشت که گفتن باید درست بشه
مادرش به من گفت خداکنه قبول بشه من خیلی سرم شلوغه نمیتونم دوباره بیارمش این هفته و هفته بعد عروسی داریم😐
من نگران بچه بودم و فکر میکردم حتما باید پیگیر باشه مادرش، ولی مادرش اصلا تو این فاز نبود
اینا رو نوشتم بگم ازدواج و مادر شدن تو سن پایین ظلم به بچه اس
سواد تو دنیای امروز فقط خوندن و نوشتن نیست آگاهی خیلی مهمه
این خانم حتی برگه رو دقیق نگاه نکرد و نپرسید بچه رو باید برای چشماش کجا ببره