اینقد فکرو خیال میاد تو ذهنم که خیلی وقتها قاطی میکنم خودمم نمیدونم چم شده
شوهرم آدم خوبیه ولی خیلی وقتها کارهای بدش یادم میاد ازش متنفر میشم و کل زندگی رو جهنم میکنم هر بار به خودم میگم اون جریان تموم شد ولی اصلا نمیتونم تو ذهنم تمومش کنم وباز گیر الکی میدم و دعوا راه میندازم نمیدونم چجوری این حسها رو از خودم دور کنم چیکار کنم که گذشت داشته باشم چون خواهش میکنم کمکم کنین واقعا دیگه مریض شدم