اسی با خونواده شوهرش رفته مسافرت
شوهرشم سفر کاری رفته همونجایی که اینا رفتن ولی شهرهاشون متفاوته
بعد خواهرزاده شوهرش اومده به اسی گفته دایی رفته خارج
بعد بچه میره به ننش میگه به زندایی گفتم دایی رفته خارج
ننشم میگه چرا گفتی
کاشف به عمل اومده خارج بوده چون الان گفت دوست شوهرش که با شوهرش رفته عکس گذاشته که کنار ساحل بوده و همه زنو مردا لخت