قبل عروسیمه یسری ناراحتیا پیش اومده که خدایی خونواده شوهرم مقصر بودن و در اخرم همه چی شکسته شد سر من دخالت های بیجا میکنند و کلا هر چی اذیت و ازاره داره تو این ۲۰روز قبل عروسی سر من خالی میکنه حالا بابام میگه شب شیرینی بگیر ببر خونشون باهاشون اشتی کن قهر نیستما ولی خیلی سرسنگینم ادمایی هم نیستن ک بگن اره عروسمون اومده کدورتا رفع کنه میگن بدبختو دیدی فکر کن ما چقد ارزش داریم ک این پاشد اومد پیشمون معذرت خواهیی خودشونو بالا میگیرن حالا نمیدونم چیکار کنم برم یا ن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کم شنوا هستم و از سمعک استفاده می کنم .وقتی با کسی حرف میزنم طرف مقابل به جای اینکه به من نگاه کنه به گوشم نگاه میکنه و همین امر باعث شده دیگه نخوام با کسی ارتباط برقرار کنم.خواستم بگم لطفاً مراقب نگاه هایتان باشید.کم شنوایان و ناشنوایان خجالت میکشند.
به حرف پدرت گوش کن و برو دیگه هم باسیاست رفتارکن باپنبه سر ببر نه جوری که تهش مقصر شی و اونا حق به جانب ولی حتما برو که یه وقت از سرلج عروسیتو زهرت نکنن