2410
2553
عنوان

لی لی رضایی

| مشاهده متن کامل بحث + 6577 بازدید | 26 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره الان که پیر شدم 😆 ولی راضی نبودم وگرنه تو محل خودمون خانمه قشنگتر درست میکرد 

مگه ادم یادش میره بهترین شبتو خراب میکنن

منم ازارایش عروسیم اصلا راضی نیستم انگار جن گازم گرفته

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
مگه ادم یادش میره بهترین شبتو خراب میکنن منم ازارایش عروسیم اصلا راضی نیستم انگار جن گازم گرفته

اره بخدا عکسامو میبینم حرص میخورم و اینکه بیلبورد هاشو تو شهرک غرب زده فقط لعنت میفرستم بهش

ماهم درگذشتگان فردا هستیم..
2720
اره بخدا عکسامو میبینم حرص میخورم و اینکه بیلبورد هاشو تو شهرک غرب زده فقط لعنت میفرستم بهش

من که عکسامو بقچه کردم گذاشتم کنار حیف ابروهام که تیغ زد چشمامو خط چشم بی ریخت کشید مامانه سایه میزد دختره پاک میکرد دختره میزد مادره پاک میکرد اشکم دراومده بود 

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
الکی مثلا مظلوم نمایی کردم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 بخدا جوونما

من کلا حساسم خانم‌ها به خودشن بگن پیر چون اولا به دل هست بعدشم‌ شراب هر چی جا بیفته بهتره😁😁😁

2714
جدیدا عروسی دوستت بوده عزیزم؟

اره عزيزم خرداد بود

هميشه از خدا درخواست كنيد،شايد در طالعت نوشته باشد:         روزي اش خواهم كرد،اگر بخواهد.   💜💜💜                                            (تو درخواست هاتون اگه دوست داشتين براي مشكل من يه صلوات ميفرستين؟🌷)وزن در ٢٥بهمن ماه٧٣كيلو😐هدف در ٢٥اسفند٧٠كيلو🙋🏼‍♀️هدف دوم در ٢٥فروردين ٦٧كيلو🙋🏼‍♀️هدف سوم در ٢٥ارديبهشت٦٥كيلو😍
اصلا ارایش هاش قشنگ نیست 😒فامیل ما برای عروسیش پارسال رفته بود اصلا خوشگل نشده بود

وای کلا نا امید شدم😣

پيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكو پيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكو

سلام

ما هفته قبل آرایشگاه لی لی رضایی، عروس داشتیم. میکاپ هم کار دنیز بود. از ارایش راضی بودیم. ملایم، ماندگار و خوب بود. ارایش خیلی خوب روی پوست خوابیده بود و معلوم بود کیفیت مواد خوب هست.


ولی اخلاق کارکنانش اصلا خوب نیست. من همراه عروس بودم و هنوز بعد ده روز ، شبها کابوس انجا را می بینم. 

البته که این کیفیت کار و قیمت نمی دانم بشود جای با اخلاق بهتر و بدون تنش و استرس پیدا کرد یا نه.


اما مشکلات ما

اولا چیزی که انجا زیاده دروغ

-زیبا خانم که مسئول بخش عروس هست. هر روز مثل یک نوار ضبط شده می‌گوید که امروز روز آخر آفر ویژه ما است و به شدت مشتری را تشویق می‌کند سریع همان جا قرارداد ببندد. در صورتی که این را همیشه و هر روز می‌گویند.


- روز اولی که ما رفتیم نمونه کار ببنیم، حدود 10 تا عروس انجا بودند که می گفتند همه اینها داماد دیر کرده و دنبالشان نیامده. ما دو سه ساعتی انجا بودیم تا خوب همه کارها و البومها را ببینیم و با تک تک عروسها حرف زدیم و ... همان موقع برای من مشکوک بود که چطور این همه داماد تاخیر کرده و به جز دو سه تای اینها هیچ کدام استرس ندارند یا اصلا پیگیر نیستند که داماد کی می رسد؟ و البته بعد قرارداد که برای کارهای دیگر رفتیم معلوم شد تعدادی از این عروسها مدل هستند، و هر چند روز آنجا می ایند و با لباس عروس ساعتها می نشینند تا سایر مشتریها ببینند.


مساله دوم این که تا وقتی قرارداد بسته نشده همه چیز قشنگ و خوبه بعد عقد قرارداد کلا ورق برمی گردد. مثلا:

- با اینکه بارها و بارها تاکید کرده بودند که عروس را سروقت اماده می کنند و ما هم از چند تا عروس که آنجا بودند ، پرسیدیم گفتند سر وقت اماده شدند  ( همانهایی که تعدادیشان بعد معلوم شد که مدل بودند) ولی عروس ما را یک ساعت با تاخیر اماده کردند که باعث شد یک ساعت از وقت باغ از دست برود.


- روز قبل عروسی اعلام کردند که عروس باید همان روز قبل برای کار ناخنش اقدام کند چون مسئول کار ناخنشان نمی تواند صبح زود بیاید و در پاسخ عروس برای وضو و ... گفته بودند که فردا با تیمم همه نمازهایت را بخوان


- ما موقع قرارداد شفاهی شرط کردیم که عروس همراه داشته باشد و بتواند یک نفر کنارش باشد (چون این تجربه را داشتیم که روز عروسی، در ارایشگاه، عروس نمی تواند خودش تلفنهایش را جواب بدهد، یا پیامک بخواند و جواب بدهد و بعضا برای برخی هماهنگی و کارها باید با عروس، یک نفر باشد که در این امور کمک کند) خیلی راحت هم پذیرفتند ولی در روز مراسم به شدت با مسئولین انجا درگیر بودیم و دایم اعتراض می کردند و شاکی بودند که چرا عروس همراه دارد.

وقتی هم گفتیم ما روز قرارداد شرط کردیم، گفتند: «عروس می تواند همراه داشته باشد ولی همراه باید در سالن انتظار فقط بشیند و اجازه ندارد همراه  کنار باشد» (همراهی که قرار باشد کلا در یک سالن دیگر باشد چرا واقعا باید باشد؟!!) و به شدت سر این مساله بارها و بارها تنش ایجاد شد با اینکه ما اصلا هیچ نظری روی کارهای ارایشگر نمی خواستیم بدهیم.


- با اینکه به بودن همراه به شدت معترض بودند موقع لباس پوشاندن، نفر مسئول لباس بعد از چند دقیقه اعلام کرد که نمی تواند لباس را تن عروس کند و همراهانش کمک بیایند ولی در حین اینکه همراه داشت کمک می کرد، یکی دیگر از کارمندای آنجا آمد داد و بیداد کرد که چرا همراه در رخت کن هست.


-چند نفر آدم انجا در حال فیلمبرداری از کار چند نفر دیگر بودند که خودشان می گفتند اینها کارآموز هستند. ولی با این حال ما فقط یک عکس از کار ناخن عروس خودمان گرفتیم (در حالی که دستش روی میز بود و هیچ پس زمینه دیگری نبود) یکی از کارمندها قشقرق و بداخلاقی راه انداخت که عکاسی ممنوعه با اینکه خودش هم دید ما خودمان خیلی مقیدیم و حتی عروس اجازه نداد که برای تبلیغات ازش عکس بگیرند.


نتتیجه همه این رفتارها اینکه با وجود اینکه چند تا از اطرافیان عروس می خواستند ظهر برای کارهای خودشان آنجا بیایند، نهایت همه این تنشها این شد که دیگر کلا دور آنجا را خط کشیدند


خلاصه کلام اینکه کارشان خوبه ولی اعصاب پولادین می خواهد 


حتما حتما اگر رفتید همه جزییات در خواستهاتون را در قرارداد کتبی بنوییسید.

سلام ما هفته قبل آرایشگاه لی لی رضایی، عروس داشتیم. میکاپ هم کار دنیز بود. از ارایش راضی بودیم. ملا ...

اخ من واسه عقدم رفتم اونجا پیش خود خانوم رضایی  ینی واقعا گریم در اومد خیلی شلوغ طوری ک سایه منو میزد من نیم ساعت سرگردون بودم تو سالن ایشون چندتا عروس دیگم سایه میزد بعد من میرفتم ی کار دیگمو انجام میداد یک ساعتو نیم تاخیر داشتم چهار  ساعت دقیق اونجا بودم ولی سر جمع میتونم قسم بخورم نیم ساعت کمتر زیر دست خانوم لی لی رضایی بودم همزمان با من فقط شیش تا عروس درست کرد!!!!!!!!! 

پيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكو پيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكوپيتيكو
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687