2733
2734

من اول بگم

صدای رادیو برنامه صبح جمعه با شما

بوی ماهی کبابی تو فر

افتادن به جون ماشین بابا و شستنش

مهمونیهای گاه و بیگاه عصر

تند و تند تکمیل مشقای مونده

و...


** حسبنا الله و نعم الوکیل  **  ** لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم **                                                                       بین ۷۲ سر کاش سری بود مرا


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هر هفته جمعه ها خونه مادربزرگم جمع میشدیم به لطف قرمه سبزی 😶

چقدر زود گذشت 

چرا نگفتی غم داری؟                                                               من تا دلت بخواد  بغل"  داشتم.....
2731

خوابیدن تا لنگ ظهر  رفتن خونه خالم 

تیکر لاغری وزن اولیه ۸۰ 😐ایستگاه اول۷۰😣ایستگاه دوم ۶۰☻ببینیم تا ایستگاه سوم دووم میارم ی نه😥 میخوام تا عید بترکونم من میتونم🍬💃
2738

بابامو میبردم شیرینی و هندونه میخریدیم 

شب جمعه هم باید ساندویچ میخرید

به پدر بزرگم اینا سر میزدیم

ولی دهه شصت و هفتاد غروبای جمعه وحشتناک بود همه جا تعطیل بود

شهر سوت و کور بود

بابام صبح زود بیدار میشد نمیذاشت بخوابیم هممونو بیدار میکرد 😃😍😫

خخخ .. اره اینو ماهم داشتیم

صدای تی وی رو بلند میکرد .. یا ک اوه اوه امان از اون لحظه ای ک کولر خاموش میشد

** حسبنا الله و نعم الوکیل  **  ** لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم **                                                                       بین ۷۲ سر کاش سری بود مرا

ما چهار تا خواهر برادریم،یادمه ی صیح جمعه ک بابام خونه بود لباسامونو از کمد برداشت ساعت حدود8 اومد بالاسر تک تکمون گفت بابایی پاشید میخایم بریم گردش،،،،خیلی این تو ذهنم مونده خییلی، با اینک زیادم میبردمون اما این یکی ماندگار شده انگار تو ذهنم

عمو قناد....

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

جمعه آفتابش تند و شدید تر بود 

خونه خیلی روشن‌میشد .

من جمعه رو دوست داشتم چون مهد نمیرفتیم مامان و بابام خونه بودن.

حس میکنم باتو دیوونگی خوبه❤بی خوابی و عادت این زندگی خوبه❤وقتی حواسم نیست آروم بیا پیشم❤وقتی حواست نیست باز عاشقت میشم❤وقتی حواست نیست چه دیدنی میشی❤وقتی حواست نیست بوسیدنی میشی❤ آهنگ وقتی حواست نیست از شادمهر عقیلی😉
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730