خستم کرده واقعا شورشو در اورد برای پسر دایش کار پیدا کرد اونم با باباش اومد از شهرستان کرج بعد دیشب دای همسرم پیام دادم ساعت ۲ شب خواب بودیم اره برا پسردایم غذا بیار برای ناهار فرداش
اخه شرکت ک میخواد بره ناهار نمیدن
بعد میخاد اینجا بمون مجردم هست میخاد بره خونه عموش بمونه
من ساعت ۲ شب پاشدم غذا درست کردم تا ساعت ۴ صبح
بعد خوابیدم دیدم ساعت ۵ صبح همشون ریختن خونه من
بعد پاشدم صبحانه درست کردم با ی بچه ۶ ماه وای بچم دیوونه شده بود از سر صدا
بعدش رفت سرکار
بعد شوهرم میبنه من بچه اذیت میکنه ناهار دعوتشکنکرد اینجا شامم دعوت کرد حالا هیچیم تو خونه نداریم موندم چی درست کنم اصلا فکر نمیکنه
تصمیم میگیره
خیلی دیگ شورشو در اورده حالا باید من همیشه برای اون ناهار درست کنم ببره
بنظرتون چیکار کنم اخه ب من چ ربطی داره
ببخشید طولانی شد