دنبال خونه ایم.خونه ها هم سربه فلک گذاشتن.با پول مون یه خونه خوب میشه رهن کرد.ولی تویه محل پایین شهر.که البته شوهرم خودش بچگی توهمون محله ها بزرگ شده.دیروز بهش گفتم چی میشه مگه بریم اونجا که کرایه اضافی ندیم؟اونم گفت من اونجاها نمیرم...منم گفتم مگه بری میخورنت؟بعد شروع کرده به فحشای زشت دادن.داشتم غذا درست میکردم اومد آشپزخونه موهامو میکشه و چندتاهم زد تو گوشم😔منم فقط گریه کردم.بعد رفت نشست.اومدم دخترمو بردارم که گریه میکرد،باز اومد سمتم دوباره چندتا زد توگوشم.منم یه دونه یواش زدمش.وحشی تر شد و چندتا بامشت زد به بازو و پشتم.که الان یه کم کبود شده و درد میکنه.گونه مم دست میزنم روش درد میکنه😔آخه این حق منه؟
پای خانواده و فامیلامو از خونه گرفته.بیچاره ها دیگه نمیان.آخرین بارم که منو برد خونه بابام ۷ماه پیش بود.یه شهردیگه.بخدا هیچ کاریش نکردم.هرکاری میکنم نمیبینه.خسته شدم.اومدم دردودل کنم😥😭