شش تا باجناق بابام اومدن خونمون، گفتم بابا تو خونه قند نداریم چاییو چیکار کنم،
گفت درستش میکنم بیار چاییو
چایی رو که آوردم بابام گفت : برادرا،داخل یکی از اینها شکر نریختم
سهم هرکی شد همه با زن وبچه فردا،شام منزلشیم،
همه خوردن وهیچ نگفتن،
تازه یکیشون گفت، چقدر شیرین شون کردی :))))